لیست اختراعات بهاره بيكي
سلول هاي بنيادي مزانشيمي يا MSCs ، سلولهاي استرومايي چندتواني هستند كه مي توانند به انواع سلول هاي مختلف از جمله: استئوبلاست ها (سلول هاي استخواني) ، كندروسيت ها (سلول هاي غضروفي) و آديپوسيت ها (سلول هاي چربي) تمايز يابند. به طورسنتي، مغز استخوان بالغ (BM) رايج ترين منبع سلول هاي بنيادي مزانشيمي براي كاربردهاي باليني است. اين سلول هاي بنيادي را مي توان از بافت هاي مختلفي از جمله بافت چربي ، خون بند ناف، پالپ دندان و بافت پيوندي بند ناف كه ژله وارتون (WJ) نام دارد نيز به دست آورد. جوانترين و ابتدايي ترين سلول هاي بنيادي مزانشيمي را مي توان از بافت بند ناف، يعني ژله وارتون و خون بند ناف به دست آورد. با اين حال MSC در غلظت هاي بسيار بالاتر در ژله وارتون نسبت به خون بند ناف ،كه يك منبع غني از سلول هاي بنيادي خونسازاست، يافت مي شود. سلول هاي بنيادي به دست آمده از اين بافت، منبعي ايمن و غيرتهاجمي را براي درمان با سلولهاي بنيادي ارائه مي دهد. بند ناف پس از تولد نوزاد به راحتي به دست آمده و به طور معمول دور انداخته مي شود و خطري از نظر جمع آوري براي نوزاد ندارد. سلول هاي بنيادي مزانشيمي بند ناف داراي خصوصيات ابتدايي بيشتري نسبت به ديگر سلول هاي بنيادي مزانشيمي بزرگسالان كه در مراحل بعدي زندگي به دست مي آيند، مي باشند كه اين مي تواند آنها را به عنوان منبع مفيدي از سلول هاي بنيادي براي كاربردهاي باليني قرار دهد. جداسازي اين سلولهاي فيبروبلاست شكل از ژله وارتون دراصل به سال 1991 بر مي گردد. از آغازشناسايي اين منبع، تعداد مطالعات نسبتا محدودي بر روي اين سلول ها انجام شده است. روشهاي فني براي جداسازي اين سلول هاي بنيادي از ژله وارتون به ميزان كمي بررسي شده و به طور چشمگيري در مطالعات با يكديگر متفاوت هستند. اگر چه تيمارآنزيمي با كلاژناز ، هيالورونيداز و تريپسين روشي است كه به طور گسترده براي جداسازي اين سلول هاي استرومايي استفاده مي شود، اما اين تيمارهاي آنزيمي نيز در مقالات مختلف بسيارمتفاوت بوده و استفاده از آنها مي تواند سبب كاهش زنده ماندن (viability) سلولي، تخريب گيرنده هاي سطح سلول و تغيير عملكرد سلول شود. چندين مطالعه نيز از تيمار غيرآنزيمي بر اساس مهاجرت سلول از بافت در محيط كشت استفاده كرده اند كه مستلزم صرف مدت زمان زيادي است و سلولهاي به دست آمده از آن معمولا پير شده و قدرت تكثير آنها كاهش مي يابد. در اين مطالعه از روشي غير آنزيمي، ساده و منحصر به فرد در حداقل زمان و براساس اثر بافر نمكي فسفات بافر سالين(PBS) بر سست كردن و شكستن اتصالات بين سلولي براي رهايي سلولهاي مزانشيمي از ماتريكس كلاژني ژله وارتون ، استفاده شده است. بافر نمكي PBS شامل كلريد سديم، فسفات سديم، كلريد پتاسيم و فسفات پتاسيم مي باشد كه تهيه آن آسان و نسبتا ارزان است و اثرات منفي آنزيم ها را بر روي سلول ندارد. با كمك اين روش مي توان سلولهاي بنيادي مزانشيمي توانمند را با حفظ خصوصيات سلولي از 100% نمونه هاي بند ناف به دست آورد.
موارد یافت شده: 1